ریچار

می نویسم یک خط ، دو خط ، زنگ زنگ تفریح

ریچار

می نویسم یک خط ، دو خط ، زنگ زنگ تفریح

شعر

هرشب که به صبح می رسد

آسمان را برایت رنگ می زنم

که فکر کنی

همیشه  آبی ست 

بعضی وقتها کف دریا

 سوراخ می شود

میروم می دوزم

وتو فقط 

دستهای خیس مرا می بینی

بعضی وقتها

 سربه سرت

میگذارم وتو

فکر میکنی 

 سری درسرم نیست

 قلبی در قلبم

و پایی در پایم

وبدون دست

بدون قلب

وبدون پا 

به خانه بر می گردم

وتو به جای خالی آنها

نگاه میکنی.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد